سلام ای شاه سر بریده 

 تو هم کارت اینجا کشیده

رخت شویم با اشک دیده 

خرابه جای کاروان شد 

 زدیده اشک غم روان شد

تو رفتی عمه قد کمان شد

ابتا – بیا من خودم میکشم نازت را

کنم مادری بهر تو ای بابا 

 شدم مثل زهرا 

بیا و بنشین بر دامنم پدر

پیر سه ساله گردیده در سد

مرا تو امشب همراه خود ببر

به پایت گیسویم بریزم 

 سوالی دارم ای عزیزم

بگو آیا شکل کنیزم 

ترک خورده ظرف بلورم 

 ز هر جایی دادند عبورم

شکسته شد آنجا غرورم 

ابتا – به من دختری با اشاره خندید

به پیراهن پاره پاره خندید 

 به آواره خندید

سه ساله اما قامت خمیده ام

از این زمانه دیگر بریده ام

چه ناسزاها بابا شنیده ام

شبی که در صحرا نبودی 

 مرا پیدا کرد آن یهودی

ز سر تا پایم شد کبودی 

میان صحرا می دویدم 

 صدای مرکب را شنیدم

مرا با گیسویم کشیدم

ابتا – بماند میان من و تو این راز

از آن شب کمر درد من شد آغاز 

 خودت چاره ای ساز

دگر از آن شب کرده سرم ورم

نمانده سالم یکجای پیکرم

به جان بلای عشق تو میخرم



 

ولادت امام موسی کاظم(ع)

اسلام علیک یابنت الحسین(ع)

ز محضر همه سادات عذر می خواهم..

تو ,ای ,ام ,– ,ابتا ,میان ,ابتا – ,سه ساله ,آن شب ,از آن ,کرد آن

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه فروش اقساطی لوازم خانگی دوو و اسنوا - فروشگاه اینترنتی انتخاب کلیک نشریه تخصصی کامپیوتر و فناوری اطلاعات ند آیجیتالی؛ موفقیت، کسب و کار اینترنتی و دیجیتال مارکتینگ پایگاه خبری نماد برتر نوشیروانکلا نمایندگی|فروش لوازم خانگی هیوندای و مورانو در اصفهان E L E C O M 9 0 شخمی هلال احمر رودان